- گزافه کار
- آنکه کارهای عبث کند بیهوده کار، مبالغه کننده مفرط: اندر دوید و مملکت او بغارتید با لشکری گزاف و سپاهی گزافه کار. (منوچهری)، اسراف کننده مسرف
معنی گزافه کار - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بیهوده کاری، مبالغه افراط، اسراف
آنکه در کاری افراط کند، افراط کار، افراط کننده
بیشکار
افراط، مبالغه، زیاده روی
آنکه در کارها جرات و جسارت بخرج دهد کسی که امور را بخوبی فیصل دهد مقابل بسته کار: خواجه گفت: مردی دیداری و کافی است اما یک عیب دارد که بسته کار است و این کار را گشاده کاری باید
کسی که در انجام کارها جسور است
کاری که کارمند یا کارگر بیشتر از وقت قانونی که برای کار در روز معین شده است، انجام می دهد
کشاورز، کشتکار، دهقان
برزگر، زارع، فلّاح، ورزگر، برزکار، بزرکار، برزیگر، برزه گر، حرّاث، حارث، بازیار، کدیور، ورزگار، ورزکار، ورزه، ورزی، کشورز، واستریوش، کشتبان
برزگر، زارع، فلّاح، ورزگر، برزکار، بزرکار، برزیگر، برزه گر، حرّاث، حارث، بازیار، کدیور، ورزگار، ورزکار، ورزه، ورزی، کشورز، واستریوش، کشتبان