جدول جو
جدول جو

معنی گزافه کار - جستجوی لغت در جدول جو

گزافه کار
آنکه کارهای عبث کند بیهوده کار، مبالغه کننده مفرط: اندر دوید و مملکت او بغارتید با لشکری گزاف و سپاهی گزافه کار. (منوچهری)، اسراف کننده مسرف
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گزافه کاری
تصویر گزافه کاری
بیهوده کاری، مبالغه افراط، اسراف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گزاف کار
تصویر گزاف کار
آنکه در کاری افراط کند، افراط کار، افراط کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اضافه کار
تصویر اضافه کار
بیشکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گزاف کاری
تصویر گزاف کاری
افراط، مبالغه، زیاده روی
فرهنگ فارسی عمید
آنکه در کارها جرات و جسارت بخرج دهد کسی که امور را بخوبی فیصل دهد مقابل بسته کار: خواجه گفت: مردی دیداری و کافی است اما یک عیب دارد که بسته کار است و این کار را گشاده کاری باید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گشاده کار
تصویر گشاده کار
کسی که در انجام کارها جسور است
فرهنگ فارسی معین
کاری که کارمند یا کارگر بیشتر از وقت قانونی که برای کار در روز معین شده است، انجام می دهد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گیاه کار
تصویر گیاه کار
کشاورز، کشتکار، دهقان
برزگر، زارع، فلّاح، ورزگر، برزکار، بزرکار، برزیگر، برزه گر، حرّاث، حارث، بازیار، کدیور، ورزگار، ورزکار، ورزه، ورزی، کشورز، واستریوش، کشتبان
فرهنگ فارسی عمید